به گزارش وانانیوز،  حاصل ۱۰ روز رجزخوانی و فخرفروشی استقلال بعد از برد مقابل هوادار، آن هم یک پیروزی پُر حرف و حدیث، در حساس‌ترین مسابقه لیگ یقه این تیم را گرفت و آبی‌ها با شکست برابر پرسپولیس هم...
به گزارش وانانیوز، 

حاصل ۱۰ روز رجزخوانی و فخرفروشی استقلال بعد از برد مقابل هوادار، آن هم یک پیروزی پُر حرف و حدیث، در حساس‌ترین مسابقه لیگ یقه این تیم را گرفت و آبی‌ها با شکست برابر پرسپولیس هم در مثلث قهرمانی از سپاهان و پرسپولیس عقب ماندند و هم نوار متوالی پیروزی‌های خود را با غرور پاره کردند. پس از پیروزی شش بر صفر برابر هوادار، که شک و شبهه‌های بسیاری درباره عملکرد بازیکنان هوادار به همراه داشت، ساپینتو و شاگردانش همه چیز را پایان یافته تلقی کردند و مسابقه‌های باقیمانده را هم در تصورات خود برنده و پیروز میدان. از تیمی که برای رفتن به آسیا زمین و زمان را به هم می‌دوزد تا بتواند در‌های آسیا را به روی خود باز کند، انتظار می‌رفت که حرفه‌ای‌تر رفتار کنند و در خیال یک پیروزی آسان نباشند.

اما در بزنگاه مسابقات آن‌ها نتوانستند علی‌رغم اینکه در هفته‌های گذشته نمایش خوبی داشتند حریفِ رقیب سنتی خود شوند. بازیکنان و کادر فنی استقلال که بعد از ماجرای حذف از آسیا، خیلی سریع از بزرگترین بدهی تاریخ باشگاه‌شان رهایی یافتند انتظار داشتند در این مسابقه هم امداد‌های غیبی از وزراتخاته و دیگر نهاد‌ها به داد آن‌ها برسد، ولی زمین فوتبال، تاکتیک و برنامه دنیای درون زمین است و آنچه که بیرون از زمین مسابقه اتفاق می‌افتد نمی‌تواند در مستطیل سبز هم کمک‌رسان باشد. ساپینتو که با غرور در کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرده بود حتی رئال مادرید را هم شکست می‌دهیم نه تنها نتوانست انگیزه و خودباوری تیمش را حفظ کند، بلکه بازیکنانش را در پیله‌ای از غرور کاذب فرو برد. دقیقا همان نقطه‌ای که فوتبال آماتوری مثل فوتبال ما همیشه و در مقاطع تاریخی مختلف از آن ضربه خورده است. یکی از ضعف‌های عمده‌ای که در کنار دیگر نارسایی‌ها فوتبال با آن سر و کله می‌زند، رد کردن مرز خودباوری و رسیدن به غرور است.

مرز نامرئی و باریکی که هر وقت از آن عبور کردیم دستمان در پوست گردو مانده است. بیست و پنج، شش سال قبل که فوتبال تا این اندازه مثلا حرفه‌ای نبود، یک تساوی برابر عربستان می‌توانست مسیر صعود به جام‌جهانی را راحت‌تر کند، با این مشکل دست و پنجه نرم کردیم تا همین امروز که استقلال دربی صدم را واگذار کرد. استقلال در اولین دوره لیگ هم در حالی که فقط به یک تساوی مقابل ملوان نیاز داشت باخت و پرسپولیس قهرمان شد. چرا فوتبال ما در چنین هزارتو‌هایی قرار می‌گیرد؟ جواب آن ساده است. بازیکنان و حتی کادر فنی خیلی سریع در حبابی از خودبزرگ‌بینی قرار می‌گیرند که کاملا مسیر موفقیت را تغییر می‌دهد. استقلال صدمین دربی را به پرسپولیس باخت، چون این پرسپولیس بود که خیلی خوب حریف را تجزیه و تحلیل کرده بود و اجازه نداد که بازیکنان تکنیکی آبی‌ها فرصت عرض اندام داشته باشند.

به غیر از جنبه‌های فنی مسابقه، استقلال قبل از اینکه به پرسپولیس ببازد به سانتاژ خبری باخت که رسانه‌های همسوی این تیم بعد از برد برابر هوادار به راه انداخته بودند. از تهیه گزارش «فیک» از تمرین پرسپولیس تا تحلیل دلایل موفقیت آبی‌ها به این دلیل که «بازیکنان استقلال بعد از تمرین شیشه خودرو را پایین می‌کشند و با هواداران عکس می‌گیرند و صحبت می‌کنند»، تا رفتار تحقیرآمیز حسینی در بازی مقابل هوادار و زدن ضربه پنالتی، و مصاحبه‌های کودکانه اعضای هیات مدیره باشگاه که موفقیت برابر پرسپولیس را به راحتی «آب خوردن» می‌دانستند دست به دست دادند تا در حساس‌ترین مسابقه لیگ، استقلال ببازد و بداند که مرز بین خودبزرگ‌بینی و خودباوری و غرور هر چند نامحسوس و غیرمرئی است، ولی کار دست آدم می‌دهد.

بازیکنان استقلال و ساپینتو که همراهی کاملی با هم برای اظهارنظر‌های یکسان دارند، احتمالا بعد از این باخت تمام تقصیر را یا متوجه تیم داوری می‌دانند یا حذف استقلال از آسیا. اما حقیقت را باید در جای دیگری جستجو کنند. رفتار حرفه‌ای و پذیرش مسوولیت در قبال شکست. اینکه بازیکنان استقلال برد‌ها را به نام خود بزنند و در روز سختی، داور را مقصر بدانند بخشی از فوتبال آماتوری است که ما با آن سر و کله می‌زنیم. بستر این فوتبال غیر-حرفه‌ای آنقدر ظرفیت دارد! که مربیان تیم‌های لیگ به خود اجازه می‌دهند به کنفرانس خبری نروند، یا اگر رفتند هر میلشان بود کنفرانس را بدون سوال و جواب ترک کنند، پاسخ سوالات خبرنگاران را ندهند، مربی کنار خط، به زمین و زمان بتازد تا مشخص شود که هرگونه نافرمانی در این فوتبال موجه باشد. هنوز ساعتی از بازی نگذشته باشگاه استقلال با تهیه فیلم و عکس به تیم داوری مسابقه می‌تازد، موفقیت‌های خودش را بیشتر زیر سوال می‌برد تا توجیهی برای باختش باشد.

استقلال باخت هم به دلایل متعدد فنی که سرمربی این تیم نتوانسته بود به خوبی پرسپولیس را مهار کند، و هم غروری که به آن دچار شده بودند، انتظار نداشتند که در دامی تاکتیکی اسیر شوند. چقدر خوب بود که بازیکنان استقلال با پذیرش شکست حداقل نتیجه بازی مقابل هوادار را زیر سوال نمی‌بردند. چقدر خوب بود که استقلالی‌ها پس از شکست به تیم حریف تبریک می‌گفتند و اعلام می‌کردند که فوتبال همین دو روی سکه را دارد نه اینکه قایدی که در نیمه دوم کاملا محو شده بود در مصاحبه بعد از بازی اعلام کند که داور برنده این مسابقه است. اینکه چه زمانی فوتبال ما از این توهمات «دایی جان ناپلوئی» نجات پیدا می‌کند معلوم نیست. بازیکنان و مربیان به راحتی تقصیر ناکامی خود را به گردن داور و عوامل خارج از مسابقه می‌اندازد و با تکرار جملات کلیشه‌ای به هوادارانشان هم این باور را القا می‌کنند که داور بود سر ما را برید.

به همین دلیل است که رسانه‌ها هم به هر طیفی که تعلق داشته باشند در بازتولید چنین گفته‌های بی‌اساسی نقش خود را ایفا می‌کنند. حاصل آن فضای متعفن هواداری می‌شود که مدتی از دست آن راحت بودیم، ولی دوباره با قدرت رسانه‌ها به همان فاجعه باز گشته‌ایم. در اینکه اگر سیستم کمک داور ویدئویی در فوتبال داشتیم بخشی از تنش‌ها و جنگ روانی تیم‌ها کم می‌شد، ولی همین فقدان فعلا توانسته داوری را در فوتبال نشانه رود.

واقعیت این است که دلیل ناکامی استقلال را باید در یک بازیخوانی اشتباه از سوی سرمربی این تیم دانست. تیمی که خیلی شاداب نبود، قدرت هجومی‌اش را نداشت و حریفش هم پرسپولیس بود. استقلال قبل از اینکه به زمین و زمان ببازد خیلی ساده و راحت به خودش باخت. این واقعیت فوتبال است و نباید برای باخت به دنبال دلایل غیرواقعی و خارج از فوتبال بود. ولی خب اینجا فوتبال آماتوری است که همه به خودشان اجازه می‌دهند به هر شکلی که دوست دارند ضعف‌های خود را توجیه کنند. داشتن رفتار حرفه‌ای یکی از ویژگی‌های بارزی است که هر شخص در حرفه تخصصی خود باید به اصول آن ملزم باشد. البته شاید این باید‌ها و این اصول خیلی شامل حال جناب ساپینتو نمی‌شود. همیشه یک مربی خوب عصای دست یک تیم در روز‌های سخت نمی‌شود. بهتر از پس از فروکش کردن تب و تاب و هیجان مسابقه استقلالی‌ها منطقی‌تر به آنچه که اتفاق افتاد نگاه کنند.

منبع : منبع